در گذشته، دفن پسماند به صورت تلنبار زباله شهری، صنعتی و سایر صورت می گرفته است. با گذشت زمان و افزایش توجه به بحث حفاظت از محیط زیست، قوانین دفن پسماند بسیار سختگیرانه تر شده بطوری که امروزه یک محل دفن پسماند (لندفیل) عبارت است از یک سیستم کاملا مهندسی شده که جهت محصورسازی پسماندها و جلوگیری از نفوذ آلاینده ها به درون محیط خارج از آن اعم از خاک، آب و هوا مورد استفاده قرار می گیرد.
محل دفن پسماندهای معدنی با رطوبت کم معمولاً متشکل است از پوشش کف (لاینر) و پوشش نهایی (کاور). پوشش کف جهت جلوگیری از ورود مواد خطرناک به داخل خاک و آبهای زیرزمینی و پوشش نهایی جهت جلوگیری از ورود آب باران و آبهای سطحی به درون لندفیل تعبیه میشود.
این پوشش یکی از مهم ترین اجزای یک لندفیل مهندسی می باشد. این لایه نقش اصلی را در جلوگیری از نفوذ آلاینده ها به درون خاک زیرین لندفیل و نیز به آبهای زیرزمینی دارد. کشورهای مختلف، استانداردهای متفاوتی برای لاینرها ارائه می دهند؛ اما در اغلب موارد، یک لاینر متشکل از یک یا ترکیبی از مصالح زیر است:
در صورتیکه مشخص شود پسماند مورد نظر خطرناک میباشد در روشهای ارائه شده توسط اتحادیه اروپا و آلمان مانند شکل ذیل عمل میشود:
• خاک رسی کوبیده شده
• لاینر رسی- ژئوسینتتیکی (GCL)
• لاینرهای ژئوممبرین
لاینرهاي رسي از قديميترين انواع روكشها هستند و در بسیاری ازلاینرهاي مركب به اتفاق ژئوممبرين استفاده مي شوند. از امتيازات اين نوع روكش سابقه طولاني رس در زمينه مقاومت شيميايي مناسب نسبت به تركيبات مختلف، ضخامت قابل توجه لاینر (كه از حساسيت آن به آسيبهاي محلي ميكاهد)، نفوذ ناپذيري قابل قبول، تكنيك ساده جهت اجرا و در دسترس بودن مصالح به صورت محلي است. هرچند با دور بودن فاصله محل قرضه از ساختگاه، طول مدت اجرا و بالا بودن ريسك نشت مواد به خارج محل دفن(مواد زائد جامد خطرناك) اين گزينه پر هزينه و پر خطر خواهد بود.
لاینرهای رسی اغلب در لایه هایی به ضخامت 20-15 سانتی متر و ضخامت کلی حدود 5/0 تا 5/1 متر کوبیده می شوند. نفوذپذیری لاینر رسی بر اساس استاندارد بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده نبایستی بیش از 7-10×1 سانتیمتر بر ثانیه باشد.
مهمترین عواملی که بر عملکرد یک لاینر رسی تأثیرگذارند عبارت از مواد تشکیل دهنده ی لاینر (مینرالوژی و ترکیبات رس)، ویژگیهای خاک مانند توزیع اندازه ذرات، پلاستیسیته، تراکم و میزان رطوبت و شرایط اجرای لاینر در محل هستند. از آن جا که تأمین مطلوب تمامی شرایط فوق اغلب دشوار بوده و نیازمند کنترل کیفی وسیع می باشد، لذا در سالهای اخیر استفاده از لاینرهای رسی ژئوسینتتیکی به عنوان جایگزین لاینر رسی متراکم شده بسیار متداول گشته است.
اولین کاربرد GCL در یک لندفیل پسماند خطرناک به سال 1986 میلادی بازمیگردد. از آن پس، استفاده از این محصول در سیستم های محصورسازی آلاینده ها مانند لندفیل، برکه های سطحی، و غیره به سرعت رو به گسترش نهاده است به گونه ای که امروزه، در اغلب لاینرهای طراحی و اجرا شده در ایالات متحده، کانادا و اروپا از GCL به عنوان جایگزین CCL استفاده می-شود. دو انگیزه ی اصلی تمایل مهندسین به GCL در مقایسه با دیگر سیستم های موجود مانند CCL و ژئوممبرین (GM) عبارت است از صرفه جویی در هزینه و قابلیت انجام معادل سازی فنی با CCL.
GCL متشکل است از یک لایهی نازک بنتونیت سدیم که به یک یا دو لایهی ژئوسینتتیک متصل شده است. لایهی ژئوسینتتیک میتواند ژئوتکستایل یا ژئوممبرین باشد. ژئوتکستایل را میتوان توسط چسب، به روش منگنهای و بخیه کردن به بنتونیت متصل نمود. در روش منگنهای، با امتداد دادن تعدادی از الیاف ژئوتکستایل رویین در بنتونیت و ژئوتکستایل زیرین، یک ساختار به هم پیوسته ایجاد میشود. رشتههاي پيوند دهنده در GCL باعث ميگردند که يکپارچگي محصول در چرخه خشک و تر شدن و نيز در هنگام حمل و نصب حفظ شود و علاوه بر اين فشار به صورت يکنواخت به بنتونيت در حال انبساط وارد گردد. قابليت رشتههاي پيوند دهنده در آزمايشي موسوم به Peel Strength تعيين ميشود. هر قدر که اين مقاومت بيشتر باشد، توانايي مجموعه رشتههاي موجود در محصول بيشتر است.
به دلیل انعطافپذیری فرایند تولید و نیز نوآوریهای سریع، عملکرد انواع مختلف GCL کاملاً وابسته به فرایند تولید بوده و میتواند بسیار متغیر باشد. تفاوتهای اصلی بین انواع مختلف GCL عبارتند از: کانیشناسی و نوع بنتونیت مورد استفاده در GCL (بنتونیت پودری یا گرانوله، بنتونیت سدیم یا کلسیم، و غیره)، نوع ژئوتکستایل (بافته شده یا بافته نشده)، یا اضافه کردن یک لایه ژئوممبرین، و روشهای اتصال.
به دلیل مزایای زیادی که GCL نسبت به لاینرهای رسی کوبیده شده دارد، مصرف آنها در محل دفن به صورت پیوسته رو به افزایش میباشد. ضخامت کمتر، اجرای بسیار ساده و سریع، نفوذپذیری بسیار پایین در حدود 9-10×1 سانتی متر بر ثانیه، عدم نیاز به عملیات کنترل کیفی، قابلیت تحمل نشست های غیر همسان، آسیب پذیری کم در برابر خشک شدگی از جمله مزایای لاینرهای رسی ژئوسینتتیکی در برابر لاینرهای رسی کوبیده می باشد.
آزمایشات مرتبط با GCL به دو دسته تقسیم می شوند:
1) آزمایشات کنترل کیفی حین تولید که بر روی اجزای GCL مانند بنتونیت و ژئوتکستایل و سپس کل GCL تمرکز دارند
2) آزمایشات طراحی مهندسی که مهمترین آنها آزمایش نفوذپذیری و برش مستقیم می باشند.
اجرای GCL در مقایسه با بسیاری از گزینههای آببندی مانند لاینر رسی متراکم شده (CCL)، ژئوممبرینها و بتن آببند از سهولت بسیار بیشتری برخوردار است. بستر اجرای GCLبایستی صاف، خوب متراکم شده، خشک، بدون برآمدگیهای ناگهانی، ترک، حفره، یخزدگی یا پوشش گیاهی باشد.
پس از جایگذاریGCL و ریختن خاک پوششی بر روی آن، GCL توسط رطوبت موجود در خاک و تحت فشار محصورکنندهی ناشی از خاک، و یا توسط رطوبت موجود در بستر، هیدراته میشود. نتایج آزمایشات نشان میدهد که میزان فشار محصور کننده تأثیر بسزایی بر روی نفوذپذیری GCL دارد. به عنوان مثال، میزان نفوذپذیری در فشار 20 کیلوپاسکال به طور متوسط 10 برابر میزان نفوذپذیری در تنش 100 کیلو پاسکال میباشد. بایستی دقت داشت که در هنگام نصب و قبل از اعمال فشار محصور کننده از هیدراته شدن بنتونیت موجود در GCL جلوگیری به عمل آید، چرا که منجر به تورم آزاد بنتونیت و در نتیجه جداشدگی صفحات ژئوتکستایل از یکدیگر میشود.
سابقهي استفاده از پوششهای رسی جهت ايجاد مانع در مقابل مهاجرت مايعات به بيش از سه دهه قبل بازميگردد. در خلال دو دههي گذشته، GCL در بسياري از پروژههاي آببندي و محصورسازي مانند لاينر کف و پوشش نهايي لندفيلها، برکههاي سطحي، کانالها، لاينر ثانويه در تانکهاي ذخيرهي زيرزميني در ايستگاههاي سوخت و غيره مورد استفاده قرار گرفته است.
يکي از معتبرترين استانداردها در مورد GCL، توسط انيستيتو تحقيقاتي ژئوسينتتيک ايالات متحده و تحت عنوان GRI-GCL3 ارائه شده است. در ادامه، تعدادي از آزمايشهاي کنترل کيفي GCL که بر اساس استانداردهاي ASTM ميباشند، به طور خلاصه تشريح ميشوند.
در اين آزمايش، 2 گرم از بنتونيت در 100 ميليليتر آب يونزدايي شده به مدت 16 ساعت هم زده ميشود. حداقل تورم رس برداشته شده از روي رس تهنشين شده بايستي 24 mg/2g باشد.
در اين آزمايش، ابتدا دوغاب بنتونيت در يک ميکسر ساخته شده و سپس دوغابي با 6% محتوي بنتونيت بر روي فيلتر کاغذي قرار داده شده و به مدت 15 دقيقه تحت فشار 700 کيلو پاسکال قرار ميگيرد. حداکثر ميزان مايعي که در انتهاي پرس بايد جمعآوري شده باشد، 18 ميليليتر است
• آزمايشهاي مربوط به ژئوتکستايل (Cap, Carrier, Coating) بر اساس D5261 ASTM که جهت اندازه گیری جرم واحد سطح ژئوتکستایل میباشند.
بر اساس تعریف ASTM D 4439، لاینرهای ژئوممبرین غشاهای با نفوذپذیری بسیار پایینی هستند که جهت جلوگیری از مهاجرت مایعات در پروژههای مهندسی مورد استفاده قرار میگیرند. سه نوع اصلی ژئوممبرین که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از:
در کاربردهای دفن پسماند، ژئوممبرینهای ترموپلاستیک دارای بیشترین کاربرد هستند. PVC و PE به دلیل خواص بسیار مناسبی که از خود نشان میدهند مورد استفاده وسیع هستند. اگرچه ژئوممبرین PVC به دلیل انعطاف پذیری و آسانی نصب در بسیاری از لندفیلها مورد استفاده قرار گرفته است، ولی ژئوممبرین HDPE و LDPE بیشترین کاربرد را جهت استفاده در لاینر و پوشش نهایی دارند.
در کل در دنیا دو روش برای توليد ژئوممبرين مورد استفاده قرار ميگيرد:
1. روش توليدی ورق مسطح از طريق نازلهای مستطيلی (Flat Sheet)
2. روش توليدی ورق با دستگاه از طريق نازلهای دوار- روش باد شده (Blown Sheet)
يکی از بارزترين برتریهای استفاده از ژئوممبرين HDPE، طول عمر مفيد اين محصول مي باشد که برابر با عمر اکسيداسيون پليمر آن میباشد که به علت وجود ترکیبات آنتی اکسیدان در محصول عمری طولانی برای آن متصور است و در اين مدت نياز به تعمير و نگهداری ندارد. اين امر باعث میگردد این محصول به عنوان یک محصول با دوام که خواص خویش را در دراز مدت حفظ مینماید محسوب شده و مورد استفاده قرار گیرد. مطالعات نشان میدهند که در صورت وجود شرایط ایده آل از لحاظ محیطی، ژئوممبرین می تواند تا 600 سال طول عمر داشته باشد.
يکی ديگر از مزايای استفاده از ژئوممبرین(Carbofol) ، امکان نصب دقيق و در عين حال سريع اين محصول است. در هنگام نصب ژئوممبرین، جوشکاري درزها و تعميرات توسط دستگاههاي جوشکاري صورت ميگيرد. استفاده ازتکنولوژي جوشکاري، عمليات نصب را سريع و اقتصادي ميسازد.
امروزه بسیاری از آیین نامه های طراحی، استفاده از ژئوممبرین را در ترکیب با لاینر رسی متراکم (CCL) یا GCL اجباری میدانند. بر همین اساس، ضخامت مورد استفاده بین 5/2-5/1 میلیمتر متغیر است. ژئوممبرینی در لندفیل باید استفاده شود که ویژگیهای اساسی آن از قبیل چگالی، مقاومت کششی، مقاومت در مقابل پارگی، مقاومت در مقابل سوراخ شدگی، مقاومت در برابر اشعه ماورابنفش و مقاومت شیمیایی آن در برابر ترکیبات شیرابه قابل قبول باشد. مقادیر حداقلی این مقادیر در استاندارد BAM ارائه شده است.
بر اساس شواهد موجود و تجربه ی سه دهه استفاده از ژئوممبرین در مکان های دفن پسماند، استفاده ازGM بر روی CCL یا GCL میزان نرخ نشت را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. شایان ذکر است که به دلیل ایجاد پارگی های احتمالی در ژئوممبرین (معمولا 10-5 سوراخ در هکتار)، استفاده از آن به عنوان لاینر تک توصیه نمی شود. نکته ی مهم در رابطه با استفاده از لاینرهای مرکب، اطمینان از وجود تماس کافی و تنگاتنگ ژئوممبرین با CCL/GCL می باشد. Bentofix ها از جمله GCL ها هستند.
در غیاب سوراخ و پارگی در ژئوممبرین، تنها مکانیزم انتقال آلاینده از درون ژئوممبرین، مکانیزم دیفیوژن میباشد. با این وجود، در صورت اجرای نامناسب، همیشه شاهد وقوع سوراخ در ژئوممبرین HDPE خواهیم بود. لذا انتقال آلاینده از درون سوراخها و پارگیها اصلی ترین مکانیزم انتقال از درون ژئوممبرین میباشند.
بر اساس استاندارد بسیاری از کشورها، ژئوممبرینها به خصوص نوع HDPE آن یکی از اجزای اصلی و ضروری سیستم لاینر می باشد که میبایست بر روی CCL یا GCL قرار گیرد. با این وجود مشکلاتی در رابطه با استفاده از ژئوممبرین وجود دارد که مهمترین آنها پدیده شکست ترد (Stress Cracking) میباشد. وقوع این پدیده منجر به کاهش کارایی لاینر مرکب CCL/GM و یا GCL/GM خواهد شد. در ادامه به بررسی عوامل ایجاد این مشکل پرداخته خواهد شد.
شکست ترد در حال حاضر به غير از آسيبهاي حين ساخت، 90% خرابيهاي مشاهده شده در ژئوممبرينها را باعث شده است. اين پديده شامل ترک خوردگي در بدنه ژئوممبرين است که در اثر توأمان سه پديده تنش، دما و خورندگي محيط به وجود ميآيد. عامل اصلي ترک خوردگيها تنش ثابت و طولاني مدت در ژئوممبرين است، دو پديده دما و خورندگي محيط تنها باعث تسريع و کند شدن اين روند ميشوند.
عوامل ايجاد کننده شکست ترد در لندفیل ها به شرح زير هستند:
1. کشش ايجاد شده در اثر drag down روي ژئوممبرين در شيبها در زمان اجرای لایه زهکش
2. تمرکز تنش در نقاطي از ژئوممبرين در اثر فشار سنگدانههاي لایه زهکش و لاینر رسی
3. لهيدگي چروکهاي حرارتي در ژئوممبرين تجت اثر بار لایه زهکش
4. خالي ماندن زير ژئوممبرين در اثر وجود نشستهاي بعدي در بستر
از ميان موارد فوق تنش ناشي از لهيدگي چروکهاي حرارتي جديترين مکانيزم ايجاد شکست ترد است. لازمه اجراي ژئوممبرين بدون چروک (آنگونه که در کشورهاي توسعه يافته مرسوم است) اين است که بلافاصله پس از پهن شدن ژئوممبرين، پوشش روي آن اجرا گردد. توصیه میشود محصول ژئوممبرین HDPE مورد استفاده علاوه بر تطابق با استاندارد حداقلی GM13 با استاندارد BAM که استانداردی کامل و بسیار مطمئنتر میباشد نیز مطابقت دشته باشد.
یکی دیگر از مصالح ژئوسینتتیک که کاربرد گستردهای در محل دفن دارد، ژئوتکستایل یا Secutex میباشد که در ادامه توضیحاتی در مورد آن داده خواهد شد.
ژئوتکستایل ها محصولات بافته شده یا بافته نشدهای هستند که از منسوجات پلیمری، پلی استری یا پلی پروپیلنی تولید میشوند. در بحث دفن پسماند، از ژئوتکستایل جهت کاربردهای زیر استفاده میشود:
– ژئوتکستایل بافته شده غالباً جهت تسلیح و بالا بردن مقاومت کششی سیستم بکار میرود.
– ژئوتکستایل بافته نشده غالباً جهت:
1- جداسازی بین دو مصالح ناهمسان (مثلا مصالح درشت دانه و ریزدانه)؛
2- فیلتراسیون هنگامی که مایع بین دو قشر مصالح که دارای اندازه ذرات کاملا متفاوتی هستند در جریان است (مثلا بین لایه جمع آوری شیرابه که متشکل از مصالح درشت دانه است و لایه روی آن که یک خاک مخلوط است)؛
3- زهکشی؛
4- محافظت از غشاهای سینتتیکی در مقابل مصالح درشت دانه روی آنها (مثلا بین ژئوممبرین HDPE و مصالح درشت دانه لایه زهکش). استفاده میشوند.
خواص ژئوتکستایل را میتوان به پنج دسته 1) خواص فیزیکی؛ 2) خواص مکانیکی؛ 3) خواص هیدرولیکی؛ 4) خواص دیرپایی (دوام)؛ و 5) خواص فرسودگی تقسیم نمود.
مهمترین خواص فیزیکی ژئوتکستایلها عبارتند از ضخامت و جرم واحد سطح، مقاومت کششی تک محوره و چندمحوره. مقاومت پارگی و مقاومت شکستگی نیز جزء مهمترین خواص مکانیکی ژئوتکستایل میباشند. خواص هیدرولیکی هنگامی حایز اهمیت هستند که از ژئوتکستایل جهت زهکشی استفاده شود. خواصی از جمله اندازه بازشدگی آشکار (AOS)، نفوذپذیری صفحه عرضی (گذردهی)، و نفوذپذیری در صفحه (انتقال دهی) نیز مورد توجه میباشند.
سیستم های کاور یکی از مولفه های اصلی در فرایند کلی مدیریت حرکت مایع و گاز، درون و خارج از مواد مدفون شده ی زیرین هستند. اهداف اصلی در طراحی یک سیستم کاور عبارت است از:
1) جداسازی پسماندهای مدفون و مواد آلوده از محیط سطحی
2) محدود کردن نفوذ آب به درون توده پسماند
3) کنترل انتشار گاز از درون پسماند
طراحی سیستم پوشش نهایی بایستی به گونه ای باشد که میزان آب نفوذی به درون لندفیل کم تر از میزان نفوذ شیرابه از لاینر کف باشد. لذا، مصالح مورد استفاده در کاور بایستی مشابه یا بهتر از مصالح مورد استفاده در لاینر باشند. دیاگرام یک نمونه لایه ی کاور در شکل زیر نمایش داده شده است.
اولین لایه که مستقیماً بر روی پسماند قرار میگیرد به لایه ی تسطیح موسوم است و هدف آن، فراهم کردن بستری مناسب جهت قرارگیری لایه ی نفوذناپذیر میباشد. احداث این لایه هم چنین باعث تسهیل در تهویهی لندفیل می شود.
لایه ی مانع (نفوذناپذیر) که دومین لایه می باشد، جهت جلوگیری از نفوذ مایعات به درون پسماند طراحی می شود و می تواند یک CCL، GCL و یا GM باشد. نکته ی مهم این است که GM را به تنهایی نمی توان به عنوان لایه ی نفوذناپذیر بکار برد و حتماً بایستی در ترکیب با CCL یا GCL استفاده شود که در این صورت، یک سیستم مرکب خواهیم داشت.
هدف از ایجاد لایه ی زهکش بر روی لایه ی نفوذناپذیر و زیر لایه ی پوششی، زهکشی مناسب خاک پوششی و جلوگیری از اشباع سطح مشترک خاک پوششی و لایهی نفوذناپذیر می باشد. وجود این لایه به خصوص اگر از GCL یا ژئوممبرین در لایه ی مانع (آب بند) استفاده شده باشد بسیار دارای اهمیت است. چرا که اشباع شدن سطح مشترک خاک پوششی و پوشش ژئوسینتتیکی باعث کاهش اصطکاک بین آن ها شده و می تواند منجر به ناپایداری لایه ی پوشش شود. لایه ی زهکش غالبا از شن یا ماسه درشت و به ضخامت 30 سانتی متر ساخته می شود. هم چنین می توان از ژئونت جهت احداث این لایه استفاده کرد. استفاده از لایه زهکش معمولاً در محلهایی که بارش فراوان دارند ضروری میباشد. شیب محل دفن نیز پارامتری تأثیرگذار در تصمیم گیری جهت استفاده از زهکش است.
منظور از اجرای لایه ی خاک پوششی، محافظت از لایه ی مانع در مقابل چرخه های ذوب- یخ و نیز خشک- تر می باشد که می تواند منجر به ترک خوردگی شدید لایه ی مانع شود. لایه ی پوششی هم چنین بستری جهت رشد ریشه ی گیاهان فراهم می کند.
February 22, 2016